مقاله پژوهشی
زبان عرفانی
مراد اسماعیلی؛ علی ربیع زاده؛ حسین محمدی
چکیده
پرسش از معنای زندگی و تلاش برای پاسخگویی به آن، یکی از مهمترین دغدغههای فکری آدمی از گذشتههای دور تاکنون است؛ متفکران و اندیشمندان در مکتبها و حوزههای مختلف به بررسی چیستی این پرسش و راههای رسیدن به آن پرداختهاند. عرفان اسلامی ـ ایرانی یکی از حوزههایی است که بهصورت ویژه به زندگی، هدف و راههای رسیدن به آن توجه داشته ...
بیشتر
پرسش از معنای زندگی و تلاش برای پاسخگویی به آن، یکی از مهمترین دغدغههای فکری آدمی از گذشتههای دور تاکنون است؛ متفکران و اندیشمندان در مکتبها و حوزههای مختلف به بررسی چیستی این پرسش و راههای رسیدن به آن پرداختهاند. عرفان اسلامی ـ ایرانی یکی از حوزههایی است که بهصورت ویژه به زندگی، هدف و راههای رسیدن به آن توجه داشته است؛ البته در حوزههای دیگر، به این موضوع کمتر توجه شده است؛ اما با توجه و بررسی این موضوع میتوان به بسیاری از پرسشهای امروزی پاسخ داد. نویسندگان این مقاله با رویکردی توصیفیتحلیلی به مسئلة معنای زندگی از منظر بایزید بسطامی تکیه میکنند و با واکاوی کتاب دفتر روشنایی، درپی یافتن پاسخی برای چیستی معنای زندگی و مؤلفههای معنادار زندگی در باور این عارف بزرگاند. براساس یافتههای این پژوهش، هدف از زندگی در باور بایزیدْ فانیشدن از خود و باقیشدن در خداوند است و این هدف، محرکی برای بایزید است تا الگوها و مؤلفههای خاصی مانند مبارزه با نفس، ترک انانیّت، نوعدوستی، تساهل و تسامح در رفتار با دیگران، نگاه عاشقانه و غیره را اصل و اساس زندگی خود قرار دهد.
مقاله پژوهشی
نسخه پژوهی و تصحیح متن
سیدمهدی طباطبائی
چکیده
انجامگرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب ـ بهشرطِ رعایت اسلوبها و معیارهای علمی ـ مسیر را برای پژوهشهای بعدی هموارتر میکند. خوشبختانه در سالهای اخیر، تصحیح استاد شفیعیکدکنی از تذکرةالأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افقهای جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوبها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، ...
بیشتر
انجامگرفتن تصحیحی جدید از هر کتاب ـ بهشرطِ رعایت اسلوبها و معیارهای علمی ـ مسیر را برای پژوهشهای بعدی هموارتر میکند. خوشبختانه در سالهای اخیر، تصحیح استاد شفیعیکدکنی از تذکرةالأولیای عطار این امکان را برای پژوهشگران فراهم کرد تا به افقهای جدیدی از این کتاب دست یابند. آشنایی مصحّح با اسلوبها و معیارهای علمیِ فنّ تصحیح، توانمندی او در تأویل و تفسیرِ زبان بزرگان عرفان، انجامگرفتنِ تصحیح در بازۀ زمانی طولانی و نگارش تعلیقاتی ارزشمند ازجمله ویژگیهایی است که این تصحیح را معتبرترین کار انجامگرفته دربارۀ تذکرةالأولیاء معرفی میکند. نویسندة این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و بهشیوۀ توصیفی ـ تحلیلی میکوشد دربارة معنای چند واژه و تعبیر که شفیعیکدکنی در تعلیقات بدانها پرداخته است، توضیحات بیشتری ارائه کنند. ضرورت پژوهشْ اهمیتِ پرداختن به واژگان و تعبیرات بهکاررفته در آثار عطار نیشابوری است که نتیجۀ آن، آسانکردنِ فهم متن برای مخاطبان خواهد بود. در این مقاله، واژگانی مانندِ «سکیل» و «پاشِش» و تعبیراتی مثل «صفراکردن»، «به سخن راست نهادن»، «راهِ کسی انجامگرفتن»، «بر یک خشت گشتن» و «سر ازسوی کسی افتادن» بررسی شده است. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد مفاهیم سیّالِ واژگان زبان فارسی، کمکاربرد بودن برخی کلمات و تعبیرات، عدول از شکل کتابتیِ واژگان در نسخۀ اساس و همچنین خوگرشدن مصحّح با یک شکل یا یک مفهوم خاص از واژه یا تعبیر، از مهمترین عواملی است که کاستیهایی در درک مفهوم واژگان و تعبیرات تذکرةالأولیاء ایجاد کرده و موجب توضیحاتی نارسا دربارۀ برخی عبارات شده است.
مقاله پژوهشی
زبان عرفانی
بتول مهدوی؛ فرزاد بالو؛ سیده عارفه موسوی سنگدهی
چکیده
ژنت برای بررسی انواع روابط میانمتنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح میکند. ژانر یا گونة عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعة ترامتنی متون برجستة عرفانی زوایای پنهان و ناگشودة میان آنها را روشن میکند. این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش ...
بیشتر
ژنت برای بررسی انواع روابط میانمتنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح میکند. ژانر یا گونة عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعة ترامتنی متون برجستة عرفانی زوایای پنهان و ناگشودة میان آنها را روشن میکند. این پژوهش که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبة الثالثة کشفالأسرار و روحالأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. بهطور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار میگیرد؛ 2) نتیجة جستوجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندیهای بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوانها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درستبودن گمانة اقتباس میبدی از سمعانی هدایت میکند؛ 3) ازنظر رابطة سرمتنی، تقسیمبندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونة عرفانی تأیید میشود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبة الثالثة کشفالأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روحالأرواح دیده نمیشود.
مقاله پژوهشی
زبان عرفانی
شجاع کیانپور؛ علی صباغی؛ امین رحیمی
چکیده
در روانشناسی مثبتگرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوة ادراک و ارزیابی انسان از همة موقعیتهای زندگیاش است. این مفهوم در مثنوی معنوی بهشکلی فضیلتخواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همة موقعیتهای زندگی انسان را فرامیگیرد. از نظر مولوی میتوان با وجود موقعیتهای نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از ...
بیشتر
در روانشناسی مثبتگرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوة ادراک و ارزیابی انسان از همة موقعیتهای زندگیاش است. این مفهوم در مثنوی معنوی بهشکلی فضیلتخواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همة موقعیتهای زندگی انسان را فرامیگیرد. از نظر مولوی میتوان با وجود موقعیتهای نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوة کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهانبینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روانشناسی مثبتگرا پیوند میدهند. ارزشهای معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینهساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایة این پژوهش مشخص میشود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی میداند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزشهای الهی به دست میآید؛ سالک با کسب آن شایستة فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی میشود و سرانجام در زندگی چیزی بهجز ارادة خداوند طلب نمیکند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفههای مرتبط با آن در اندیشههای مولوی با استفاده از آموزههای روانشناسی مثبتگراست. نتایج این بررسی نشان میدهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارتهای کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیلها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفیتحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایۀ تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
مقاله پژوهشی
تاریخ عرفان و تصوف
علیرضا حاجیان نژاد؛ نگین مژگانی
چکیده
تصوف مجموعهای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بیشک هر دوی این ساحتها با آیینهایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته میشود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعة آداب ایران باستان به ...
بیشتر
تصوف مجموعهای از اصول عقیدتی و آداب ظاهری است. بیشک هر دوی این ساحتها با آیینهایی خارج از مرزهای تصوف در ارتباط بوده و از آنها تأثیر پذیرفته است؛ برای مثال، بسیاری از آداب ظاهری تصوف از آیین فتوت متأثر است. در این پژوهش به یکی از آداب ظاهری و رسوم خانقاهی پرداخته میشود که احتمالاً با آیین فتوت از مجموعة آداب ایران باستان به مجموعة آداب تصوف اسلامی وارد و در مراحل بعدی، حتی حدیث نبوی تصور شده است. براساس این سنت کهن، فرد از سخنگفتن در زمان غذاخوردن منع میشود. گرچه برخی از محققین ابوسعید ابوالخیر را مبدع احتمالی این سنت برشمردهاند، چنین سنتی در اساطیر و آموزههای مزدیسنایی، آداب ملوک ساسانی و آیین فتوت سابقه داشته است و به نظر میرسد پس از ظهور اسلام، با آیین فتوت به نظام خانقاه راه یافته است. با بررسی منابع زردشتی، فتوتنامهها، متون صوفیه و غیره میتوان سیر انتقال این سنت را از آداب ایران باستان به تصوف اسلامی پیگیری کرد. ریشهیابی چنین سنتهایی در میان آیینهای دیگر، ما را در ترسیم تصویری روشنتر از شیوة شکلگیری نظام خانقاه یاری میکند.