مقاله پژوهشی
اسماعیل نرماشیری
چکیده
بیان مسئله: مطالعات جدید روانشناختی بهطور اقناعکنندهای اثبات میکنند که متغیر نوستالژی با میزان آگاهی و گسترة شناختی افراد رابطهای بسیار عمیق دارد؛ ازهمینرو، نباید نوستالژی را فقط مفهوم و برایندی حسی و حسرتآور از یادکرد گذشتههای خاطرهانگیز دانست که پیامدی فروکاسته و انفعالی درپی دارد. نوستالژی در فهم واقعی، کارکردی ...
بیشتر
بیان مسئله: مطالعات جدید روانشناختی بهطور اقناعکنندهای اثبات میکنند که متغیر نوستالژی با میزان آگاهی و گسترة شناختی افراد رابطهای بسیار عمیق دارد؛ ازهمینرو، نباید نوستالژی را فقط مفهوم و برایندی حسی و حسرتآور از یادکرد گذشتههای خاطرهانگیز دانست که پیامدی فروکاسته و انفعالی درپی دارد. نوستالژی در فهم واقعی، کارکردی عقلانی و کنشی فعال تلقی میشود که میتوان با ایجاد زمینة گفتهپردازی و بهرهگیری از شریک گفتمانی به مبانی خلاقانه و مولد آن دست یافت.
روش: این مقاله درپی پاسخدادن به این پرسشها بهروش مطالعة کتابخانهای بهشیوهای تحلیلی است: 1) آیا میتوان نینامه را یک متن نوستالژیکی عالی متفکرانه و کدهای زبانی آن را نوعی زبان رفتاری تصعیدی دانست؟ 2) آیا میتوان رابطهای معنادار از امتزاج نوستالژی و تصعید در نینامه به دست آورد؟
یافتهها و نتایج: تمایلات واپسزده و تصعیدی به هیچ شکلی در روند زندگی انسان فراموش نخواهند شد و پیوسته به هر طریقی فرد را در چنبره و مخمصة فشار نیروهای درونی قرار میدهد؛ بنابراین، این نیروها یا از مجاری زبان و یا از رهگذر ارگانیسم، خود را بروز میدهند؛ از اینجاست که شعر و شاعر در مطالعات روانشناختی بسیار مهم و جدّی به شمار میروند. قدر مسلم با اتکای همین مفاهیم، مولانا توانسته است نینامه را با ساحتی گفتمانی روایی برای تبیین جهانی متفکرانه نوستالژی و زبانی تصعیدی مدبرانه فراهم آورد.
مقاله پژوهشی
تاریخ عرفان و تصوف
محمدرضا موحدی
چکیده
بیان مسئله: ادعای اصلی مقاله این است که در نسخۀ نویافتهای از تفسیر بحرالحقایق (نسخۀ شمارة 37 از کتابخانة حسن حُسنیپاشا) اطلاعات ارزشمندی از حیات و آثار نجمالدین رازی میتوان یافت. نجم رازی در این گزارش مفصل، نخست استادان طریقت خود را بهتصریح با این ترتیب معرفی میکند: 1) شیخ مجدالدین بغدادی؛ 2) نجمالدین کبری؛ 3) تاجالدین ...
بیشتر
بیان مسئله: ادعای اصلی مقاله این است که در نسخۀ نویافتهای از تفسیر بحرالحقایق (نسخۀ شمارة 37 از کتابخانة حسن حُسنیپاشا) اطلاعات ارزشمندی از حیات و آثار نجمالدین رازی میتوان یافت. نجم رازی در این گزارش مفصل، نخست استادان طریقت خود را بهتصریح با این ترتیب معرفی میکند: 1) شیخ مجدالدین بغدادی؛ 2) نجمالدین کبری؛ 3) تاجالدین اُشنُهی؛ 4) شهابالدین سهروردی. او به سبک عالمان رجال و حدیث، نوع و مدت مصاحبت، نوع اجازهنامۀ دریافتی از شیخ، تاریخ تلمّذ و حتی سبب تقدم و تاخّر آنها در ذکر را میآورد که دربردارندة اطلاعاتی تازه دربارة این استادان است. آنگاه گزارشی از سفرهای طولانی خود قبل از حملۀ مغول و پس از آن عرضه میدارد.
روش: اطلاعات مستخرج از نسخة نویافتة تفسیر بحرالحقایق ، بهشیوۀ تحلیلی با دیگر یافتههای معاصران در این باب، مقایسه شده است.
یافتهها و نتایج: براساس این شرح حال، معلوم میشود که نجم رازی از همان سالهای نخستِ سیرِ آفاقی خود، در سال 601 ق. در خدمت سهروردی بوده؛ چندین نوبت در شهرهای مختلف از خدمتش بهره برده و چندین اجازهنامه از او دریافت کرده است. همنشینی دایه با تاجالدین اُشنهی در همدان و ردّ این پندار که او به هنگام حملۀ مغول از ری فرار کرده باشد و... از فروعات دیگر مقاله است. نیز طرح احتمال بازگشت نجمالدین از آناتولی به ایران (پس از استقرار مغول) و اقامت در خوزستان از دیگر یافتههای این پژوهش است. به نظر میرسد این نسخه از تفسیر، با توجه به تاریخ کتابت آن، باید رونویسی از نخستین نگارشهای نجم دایه در تفسیر خود باشد. نجمالدین در این مرحله از نگارش تفسیر، بسیار وابسته به الکشف و البیان ثعلبی است و از همان ابتدای مقدمه با ذکر منبع، نقلقولهای بسیاری دارد.
مقاله پژوهشی
تاریخ عرفان و تصوف
علی بازوند؛ محمد شریفی
چکیده
بیان مسئله: برخی معتقدند تأثیرپذیری مولوی از عطار تا آنجاست که مثنوی ازنظر شکل و قالب و اشتمال بر حکایات، کاملاً متأثر از آثار عطار است؛ به همین سبب این پژوهش بهدنبال معرفی جذبه و کشش و نشاندادن وجوه اشتراک این دو عارف در این موضوع است. کشش در اندیشۀ عارفان موهبت خاصی است که خداوند برای انسان رقم میزند. در اندیشة عرفانی، عارفان ...
بیشتر
بیان مسئله: برخی معتقدند تأثیرپذیری مولوی از عطار تا آنجاست که مثنوی ازنظر شکل و قالب و اشتمال بر حکایات، کاملاً متأثر از آثار عطار است؛ به همین سبب این پژوهش بهدنبال معرفی جذبه و کشش و نشاندادن وجوه اشتراک این دو عارف در این موضوع است. کشش در اندیشۀ عارفان موهبت خاصی است که خداوند برای انسان رقم میزند. در اندیشة عرفانی، عارفان آدمیان را برای رسیدن به کمال روحانی به جهدی مستمر دعوت میکنند؛ اما از نظرِ آنان جهدِ خالی از عنایت، بیثمر است. بسیاری از صوفیان نامدار و تأثیرگذار، اصالت و اهمیّت را به مجاهده و تلاش سالک دادهاند و جذبه و عنایت را فرع دانستهاند. برخی دیگر از عارفان بزرگ نظیر مولانا و عطار، کشش را اصل دانستهاند و معتقدند چنانچه جذبه و کشش نباشد، تلاش سالک راه به جایی نمیبرد.
روش: این پژوهش بهروش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانهای به انجام رسیده است.
یافتهها و نتایج: نتایج بهدستآمده نشان میدهد مولوی و عطار برای تکمیل دین و شریعت عارف و برای رسیدن به معبود، بیشتر به جذبه تمایل دارند و دارای وجوه اشتراک بسیاری در این زمینه هستند؛ از نظر آنها، مجاهدتهای سالک تنها تا جایی لازم است که نور جذبه بر سالک بتابد و سالک به مقصود برسد.
مقاله پژوهشی
ناصر جابری؛ سکینه شریفی
چکیده
بیان مسئله: مرصادالعباد اثری بدیع و ممتاز در پهنۀ ادب فارسی است؛ زبان و بیان آن گوشنواز و گاه شاعرانه است و ازنظر تصویری ـ بلاغی کتابی شگرف به شمار میآید. با توجه به شناختگی و شهرگیِ تمثیل در علوم بلاغیِ ما، مطالعۀ تصاویر مرصادالعباد اغلب متمایل به بررسی جنبههای تمثیلی آن بوده است و استعارههای آن در قالب دیدگاههای کهن بررسی شده ...
بیشتر
بیان مسئله: مرصادالعباد اثری بدیع و ممتاز در پهنۀ ادب فارسی است؛ زبان و بیان آن گوشنواز و گاه شاعرانه است و ازنظر تصویری ـ بلاغی کتابی شگرف به شمار میآید. با توجه به شناختگی و شهرگیِ تمثیل در علوم بلاغیِ ما، مطالعۀ تصاویر مرصادالعباد اغلب متمایل به بررسی جنبههای تمثیلی آن بوده است و استعارههای آن در قالب دیدگاههای کهن بررسی شده است؛ حال آنکه مرصادالعباد خوشههای استعاریِ مبتنی بر نگرش سیاسی ـ اجتماعی دارد و با توجه به پراکندگی و گستردگی این خوشهها میتوان با نظریۀ استعارۀ مفهومی، نگاهی تازه به این اثر داشت.روش: روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی است و دامنۀ پژوهش مبنی بر متن مرصادالعباد است.نتایج و یافتهها: این تحقیق نشان داد رشتههای استعاری در پیوند با یکدیگر، در متن تأملبرانگیز است و میتوان آنها را خُرداستعاره نامید. شبکۀ خرداستعارههای بههمپیوسته از این قرار است: «هبوط روح در تن بهمنزلۀ جلوس پادشاه»، «خزانهداری خداوند بهمنزلۀ گنجینهداری پادشاه»، «ابلیس بهمنزلۀ مجرم و محکومشده ازسوی سلطان»، «پرورش روح بهمنزلۀ پروردنِ باز شکاری»، «تبلیغ دین بهمنزلة تشکیلات اطلاعرسانی پادشاه». این پنج استعارۀ خرد، هریک دارای زیرمجموعههایی بودهاند که در متن تحقیق با ذکر شاهدمثال و ترسیم نمودارهایی تبیین شدهاند. همچنین، دقت در خُرداستعارهها نشان میدهد که میتوان مجموعۀ آنها را ذیل کلاناستعارۀ «خداوندگاری بهمنزلة کشورداری» قرار داد.
مقاله پژوهشی
زبان عرفانی
پروانه سیدی؛ زهره نجفی؛ جنان ایزدی
چکیده
بیان مسئله: دیباچۀ منظومههای غنایی همواره جایگاهی برای بیان اعتقادات و دیدگاههای شاعران است که پیش از ورود به داستان با طرح برخی مسائل کلامی، در تبیین اندیشههای خویش میکوشند. امیرخسرو دهلوی نیز به همین روش در منظومههای خود به پرورش مفاهیم کلامی میپردازد.روش: در این مقاله برجستگی مفاهیم کلامی در دیباچة مثنویهای امیرخسرو ...
بیشتر
بیان مسئله: دیباچۀ منظومههای غنایی همواره جایگاهی برای بیان اعتقادات و دیدگاههای شاعران است که پیش از ورود به داستان با طرح برخی مسائل کلامی، در تبیین اندیشههای خویش میکوشند. امیرخسرو دهلوی نیز به همین روش در منظومههای خود به پرورش مفاهیم کلامی میپردازد.روش: در این مقاله برجستگی مفاهیم کلامی در دیباچة مثنویهای امیرخسرو دهلوی با تمرکز بر مثنویهای «هشت بهشت»، «شیرین و خسرو» و «مجنون و لیلی» بررسی میشود.یافتهها و نتایج: پس از بررسی دیباچهها ازنظر برجستگی مفاهیم کلامی، نتیجۀ بهدستآمده این است که امیرخسرو دهلوی در بیشتر ابیاتی که متضمّن مفاهیم کلامی است، به آیاتی از قرآن کریم و یا احادیثی از ائمۀ معصوم ـ چه بهصورت مستقیم و چه به روش غیرمستقیم و ضمنی ـ استناد کرده و از این راه بهدنبال رسیدن به دو هدف بوده است؛ نخست آنکه به برجستهسازی مفاهیم کلامی با استناد به آیات و روایات بپردازد تا عقایدش را با این شیوه برای مخاطبانش باورپذیر کند و ازسوی دیگر، درپی ادای احترام به قرآن کریم و احادیث ائمۀ معصوم بوده است. از میان سه منظومۀ بررسیشده، مفاهیم کلامی در دیباچۀ منظومۀ «هشت بهشت» بیش از دو منظومۀ دیگر است و شاعر در دیباچۀ این منظومه به بحث دربارة مفاهیم متنوّع و متعدّدی از علم کلام پرداخته است.
مقاله پژوهشی
زبان عرفانی
راضیه ایمانی نسب؛ محمدامیر عبیدی نیا
چکیده
بیان مسئله: در آثار ادبی و هنری، تخیل نقشی اساسی دارد. وجود تعریفهای گوناگون از این اصطلاح، هریک سبب تبیین جنبههای متفاوتی از آثار میشود. یکی از دلایل توجه به تخیل و ساختارهای تخیلی، تبیین اندیشه و احساس شاعران و نویسندگان است. درواقع تخیل مکانیزمی دفاعی است تا شاعر و نویسنده بتواند بر التهابها و تشویشهای درونی خود فائق آید.
روش: ...
بیشتر
بیان مسئله: در آثار ادبی و هنری، تخیل نقشی اساسی دارد. وجود تعریفهای گوناگون از این اصطلاح، هریک سبب تبیین جنبههای متفاوتی از آثار میشود. یکی از دلایل توجه به تخیل و ساختارهای تخیلی، تبیین اندیشه و احساس شاعران و نویسندگان است. درواقع تخیل مکانیزمی دفاعی است تا شاعر و نویسنده بتواند بر التهابها و تشویشهای درونی خود فائق آید.
روش: وجود پررنگ نمادهای دارای ارزشگذاری مثبت، امکان بررسی غزلیات سنایی را طبق نظریۀ ژیلبر دوران با شیوهای توصیفی ـ تحلیلی میسر میکند.
یافتهها و نتایج: فراوانی نمادهای مربوطبه این منظومه بر توانایی شاعر در غلبه بر نگرانیها وآشوبهای درونی صحّه میگذارد. در غزلیات سنایی تلطیف نمادهای ناخوشایند،کاربرد نمادهای خوشایند و رغبت شاعر برای بهرهگیری از نمادهای ایمنیبخش برای ارائة تصویر مطلوب از معشوق و بیان ویژگیهای روانی شاعر شکل میگیرند. درونگرایی، خودشناسی، مثبتانگاری، سازگاری با ناملایمات در سایة توجه شاعر به نمادهای درونبودگی آشکار میشود. نمادهای مادرمثالیِ «خاک کوی معشوق» و «ظرف و مظروفها» بیانگر خاکساری، میل به سکون و آرامش عاشق و بزرگداشت معشوقاند.کاربرد نمادهای پیشرفت، ریتمدار و آغاز دوباره، وصال و امید وصال را برای شاعر ممکن میکند. برهمزدن نظم طبیعی چرخهها، توصیفات پرشور از آینده وگذشته به همراه توصیفات پارادوکسیکال از دیگر شیوههای زمانگریزی شاعر است تا جاودانگی، تکاملیافتگی معشوق و ثباتقدم عاشق را هویدا کند. افرادی مانند سنایی که متمایل به استفاده از نمادهای منظومة شبانه بهویژه نمادهای آرمیدنِ خاک و آب هستند، معمولاً انسانهایی مثبتاندیش، صلحجو، معتدل، سازگار و تاحدی اندوهناکاند که مسائل را با حرکتی مسالمتآمیز حل میکنند. در هریک از آثار، بسته به میزان تمایل و بسامد نمادهای این نظریه میتوان به جنبههای جدیدی از تخیل، ویژگیهای روانی و فکری شاعر یا نویسنده دست یافت.
مقاله پژوهشی
خدیجه کیانی؛ محسن محمدی فشارکی؛ محمود براتی
چکیده
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهشهای عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشههای آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاهداعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است.
روش: نویسندگان در این پژوهش میکوشند با روشی توصیفی ـ تحلیلی، ...
بیشتر
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهشهای عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشههای آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاهداعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است.
روش: نویسندگان در این پژوهش میکوشند با روشی توصیفی ـ تحلیلی، نخست با بررسی هدف و غایت عارف، روش رسیدن به هدف، موضوعات و مفاهیم مطرحشده درآثار وی، نظام تربیتی و زبان عرفانی او، به تعیین سنّت عرفانی شاهداعی بپردازند و سپس مشرب عرفانی وی بررسی شود. برای تبیین مشرب شاهداعی، به مبدأ و مقصد سیروسلوک و مراحل میان مبدأ و مقصد پرداخته شده است.
یافتهها و نتایج: با بررسی این موضوعات، تلفیقی از سنّت اول و دوم عرفانی را اندیشههای شاهداعی میتوان دید؛ به طورکلی میتوان گفت مشرب عرفانی شاهداعی در بحث نظری به سنّت دوم عرفانی گرایش دارد و در سلوک عملی منطبق با سنّت اول عرفانی است.
مقاله پژوهشی
نسخه پژوهی و تصحیح متن
سعید طاهری؛ احمد خاتمی
چکیده
بیان مسئله: نامههای عینالقضات همدانی با توجه به زبان ساده و ساختار درسگونۀ آنها در راهیابی محققان و پژوهشگران به مسائل و مبادی عرفان همواره محل تأمل بوده است. عینالقضات همدانی در این نامهها از 204 بیت عربی، بدون شمارش ابیات تکراری، بهره برده است؛ به همین سبب، برای شناخت دقیقتر اندیشۀ او، بهتر است نام شاعران عربی و دیوانهای ...
بیشتر
بیان مسئله: نامههای عینالقضات همدانی با توجه به زبان ساده و ساختار درسگونۀ آنها در راهیابی محققان و پژوهشگران به مسائل و مبادی عرفان همواره محل تأمل بوده است. عینالقضات همدانی در این نامهها از 204 بیت عربی، بدون شمارش ابیات تکراری، بهره برده است؛ به همین سبب، برای شناخت دقیقتر اندیشۀ او، بهتر است نام شاعران عربی و دیوانهای مأنوس و محبوب وی ـ که ابیات عربی بسیاری را از آنها انتخاب کرده و در نامهها گنجانده است ـ را شناخت. ابیات عربی مندرج در متن نامهها در بسیاری اوقات با صورت اصلی آنها متفاوت است و گاهی نیز بهصورتی نادرست در متن درج شده است.
روش: نویسندگان مقاله درپی آن بودهاند تا با رجوع به متون اصلی عربی، سرایندة اصلی ابیات و نیز ابیات تحریف و تصحیفشده را با ذکر صورتهای متفاوتشان ذکر کنند.
یافتهها و نتایج: عینالقضات همدانی در میان متون عربی، به متون نقد و لغت علاقۀ خاصتری دارد و اطلاع و دانش وی از ادبیات عرب بیشتر به این شاخه و نیز به منابع آموزشی مدارس قدیم محصور بوده است. ابیات عربی که وی در نامههای خود گنجانده، در بیشتر لغتنامهها و متون نقد برای مثال ذکر شده است و غیر از این، وی در میان شاعران عربی، در کنار متنبی و عمر بن ابیربیعه، بیشتر به ایرانیان عربیسرا مثل ابیوردی و شاعران مخضرم و صدر اسلام توجه دارد.