دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392
علی ارشد ریاحی؛ فاطمه زارع
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 1-24
چکیده
دعا به عنوان یکی از عالی ترین مضامین الهی، همیشه مورد توجه بشریت بوده و هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خود به معناشناسی دعا و مسائل پیرامون آن پرداخته است. با غور و تعمق در آثار فلاسفه ای همچون ملا صدرا و عرفایی از جمله ابن عربی، اهمیت و توجه دعا و مسائل مرتبط با آن در نظر این دو متفکر برجسته میگردد. ملاصدرا با نگرش فلسفی خود ...
بیشتر
دعا به عنوان یکی از عالی ترین مضامین الهی، همیشه مورد توجه بشریت بوده و هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خود به معناشناسی دعا و مسائل پیرامون آن پرداخته است. با غور و تعمق در آثار فلاسفه ای همچون ملا صدرا و عرفایی از جمله ابن عربی، اهمیت و توجه دعا و مسائل مرتبط با آن در نظر این دو متفکر برجسته میگردد. ملاصدرا با نگرش فلسفی خود به تبیین مباحثی چون اهمیت دعا و شرایط استجابت و عوامل موثر در آن پرداخته و ابن عربی با ذوق عرفانی خود در فص شیثی فصوص الحکم به طور مستقل و در ضمن آثار دیگرش به این بحث پرداخته است. اظهار فقر، خضوع و خشوع در برابر خداوند و... شروط مشترک استجابت دعا از منظر ایشان است. به گفته ایشان، درخواست شخص داعی از خداوند با اراده خود، موجب حصول مقوله دعا میگردد. رابطه دعا با «قضا و قدر» و «نظام علی و معلولی» یکی از عوامل مؤثر در اجابت دعا از نظر ملا صدراست که در آثار ابن عربی مشهود نیست؛ در مقابل، ابن عربی اقسام عطایای الهی و مراتب اجابت را با ذوق عرفانی خود به نگارش آورده است که در آثار ملا صدرا یافت نمیشود.
مهین پناهی؛ کبری بهمنی
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 25-62
چکیده
گلشن راز و شرح آن، مفاتیح الاعجاز، شرح تعالی و سلوک انسان و جهان هستی در حرکتی دوار و مستمر است. دایره های متعدد، نظام هستی را به معبدی مقدس که محل تجلی امر مینوی است، تبدیل میکنند. از حرکت های تودرتوی نظام هستی، تصویری ماندالایی شکل می گیرد. هر حرکت با تکرار چرخش پرگار، از نقطه ای مرکزی و ثابت برخوردار است. مرکز تمام دوایر تودرتو انسان ...
بیشتر
گلشن راز و شرح آن، مفاتیح الاعجاز، شرح تعالی و سلوک انسان و جهان هستی در حرکتی دوار و مستمر است. دایره های متعدد، نظام هستی را به معبدی مقدس که محل تجلی امر مینوی است، تبدیل میکنند. از حرکت های تودرتوی نظام هستی، تصویری ماندالایی شکل می گیرد. هر حرکت با تکرار چرخش پرگار، از نقطه ای مرکزی و ثابت برخوردار است. مرکز تمام دوایر تودرتو انسان کامل است؛ جایی که مرکز هستی، انسان، فراتاریخ، روان بشری، دایره ولایت و... بر هم منطبق میشود. انسان کامل در دو شکل هندسی دایره و مربع، ماندالا و تربیع، هر دو ظرفی هرمسی برای استحاله معنوی اند و هر دو فانی را به ابدیت می رسانند. نگرش یونگی به نظام این دایره ها، منجر به کشف ساحت روان شناختی آن ها می شود. فرآیند فردیت بر سیر مکاشفه انسان منطبق میشود و انسان روان شناخته ای که به مرکز درون رسیده است، سیر خود را بر نظام هستی فرافکنی میکند؛ لذا هستی نیز باید از تعین به سوی وجود که مرکز است، حرکت کند و با تجلی های جلالی و جمالی حق، لطف و قهر الهی را تجربه کند.
محمد راستگوفر؛ محمدفرید راستگوفر
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 63-82
چکیده
از جمله نسخههای کتابخانة گرانبهای استاد دکتر اصغر مهدوی، رسالة عرفانی ارزشمندی است به زبان فارسی و به گمان بسیار از آغاز سدة ششم که به دلیل افتادگیهای آغاز و انجام و به دست نرسیدن نسخه دیگری از آن، نه نام رساله شناخته شده است و نه نام نویسنده آن. بررسی این رساله که به گمان بسیار بازنوشت مجالس پیری عارف است نشان میدهد که گوینده ...
بیشتر
از جمله نسخههای کتابخانة گرانبهای استاد دکتر اصغر مهدوی، رسالة عرفانی ارزشمندی است به زبان فارسی و به گمان بسیار از آغاز سدة ششم که به دلیل افتادگیهای آغاز و انجام و به دست نرسیدن نسخه دیگری از آن، نه نام رساله شناخته شده است و نه نام نویسنده آن. بررسی این رساله که به گمان بسیار بازنوشت مجالس پیری عارف است نشان میدهد که گوینده عارفی دانشمند از گونه کسانی چون احمد غزالی و عین القضات همدانی بوده که افزون بر آگاهی بسیار از قرآن و حدیث و علوم شریعت با سلوک صوفیانه و تجربههای عارفانه نیک آشنا بوده است. معرفی این رساله و بازنمایی پارهای از نکتهسنجیهای ناب و نایاب عارفانه آن، موضوع جستار حاضر است. این نکتههای عارفانه نشان آشکاری هستند بر اینکه آنچه نویسنده گفته از سر تجربه و آزمودگی بوده است و بازگویی سخنان دیگران نیست. این تجربه ها و آزمونها دل و دید نویسنده را فراخی و روشنا بخشیدهاند و او را با گونه دیگری از شور و شعور آشنا ساختهاند و ذهن و زبان او را به نکتهسنجی و نغزگویی توانا کردهاند.
شمسی رضایی؛ مریم شعبانزاده
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 83-104
چکیده
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانهای اشاره کرده که دربردارندة دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژة «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر میکشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف ...
بیشتر
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانهای اشاره کرده که دربردارندة دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژة «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر میکشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد میشود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشهیابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظهای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمیگیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راههایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط مییابد و لذا می توان با تأمل در اینگونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشهیابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به اینگونه تجارب روحی دارد، صورت میپذیرد.
سعید زهرهوند
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 105-140
چکیده
مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است و در بسیاری از حوزههای فکری چون فلسفه، عرفان، انسانشناسی، روانشناسی، ادبیات و مانند آن مجال بروز یافته است. در تصوف و عرفان اسلامی نیز غربت، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است. در این مقاله پس از مقدمهای کوتاه درباره مفاهیم چندگانه غربت ...
بیشتر
مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است و در بسیاری از حوزههای فکری چون فلسفه، عرفان، انسانشناسی، روانشناسی، ادبیات و مانند آن مجال بروز یافته است. در تصوف و عرفان اسلامی نیز غربت، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است. در این مقاله پس از مقدمهای کوتاه درباره مفاهیم چندگانه غربت (سنتی، مدرن و پسامدرن) و نگاهی کوتاه به مقوله غربت در فلسفه، علوم اجتماعی و روانشناسی، به بحث اصلی درباره غربت اندیشی صوفیانه تحت عناوینی چون «غربت روح در قالب»، «غربت انسان در دنیا»، «غربت عارف در میان اهل ظاهر» و «غربت در میان غیر اهل وطن» پرداخته می شود و با تمرکز بر اندیشههای مدون ابن عربی و برخی از بزرگان صوفیه و با استناد به پارهای شواهد شعری، موارد ذیل تبیین می شود: 1-غربت مفهومی است آزموده انسان. 2- بیشتر عارفان به دلیل تأمل در ویژگیهای روحی و روانی آدمی از چنین احساسی آگاهی داشتهاند و برای آن ادله و تفاسیر گوناگونی ذکر کردهاند. 3-غربت با مفاهیمی بنیادی چون فنا و سیر و سلوک، شهرتگریزی و گمنامی و مانند آن پیوستگی دارد. 4-غربت صوفیانه با مفهوم سفر ارتباط دارد. 5- غربت و غربتاندیشی رنگ و بویی ملامتی دارد و از اصول ملامتیان است.
طاهره چهری؛ غلامرضا سالمیان؛ سهیل یاری گل دره
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 141-158
چکیده
بحث تقابلها یکی از مهمّترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است که میتوان ریشة آن را در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر دانست. این مبحث که جایگاهی ویژه در زبانشناسی دارد، میتواند در پژوهشهای ادبی؛ بویژه در نقد و تحلیل متون نیز نقش ارزشمندی ایفا کند. در پژوهش حاضر به بررسی تقابلهای واژگانی در شعر حکیم سنایی، شاعر برجستة ...
بیشتر
بحث تقابلها یکی از مهمّترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است که میتوان ریشة آن را در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر دانست. این مبحث که جایگاهی ویژه در زبانشناسی دارد، میتواند در پژوهشهای ادبی؛ بویژه در نقد و تحلیل متون نیز نقش ارزشمندی ایفا کند. در پژوهش حاضر به بررسی تقابلهای واژگانی در شعر حکیم سنایی، شاعر برجستة سدههای پنجم و ششم هجری که با تحوّلات و نوآوریهایش در غزل، قصیده و مثنوی، از جمله شاعران جریانساز ادب پارسی محسوب میشود، پرداخته شده است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که سنایی به چه میزان از تقابل سود جسته و دلایل کاربرد این عناصر در شعر او چه بوده است؟ نتایج بررسی نشان میدهد، تقابل واژگان با بار معنایی متّضاد و متقابل، بخش گستردهای از شعر وی را در برگرفته است. با نگاهی ساختارگرایانه به شعر او، میتوان گفت این واژگان متقابل، همچون نشانههایی در شعر سناییاند که با کلّیّت آثار او مرتبط هستند، به این معنی که از هر جهت که به شعر او بنگریم، عواملی وجود دارد که شعر او را به سوی دوگانگی سوق میدهد. این نشانهها تبیین عینی شخصیّت سنایی، ناخودآگاه فردی و جمعی او، اوضاع جامعه و روزگارش، توجّه او به مضامین عرفانی، وجود اندیشههای تعلیمی در شعر او و ویژگیهای معنیشناسی و هنری زبان شاعر است.
نرگس گنجی؛ فاطمه اشراقی
دوره 7، شماره 2 ، پاییز و زمستان 1392، صفحه 159-186
چکیده
ادب کهن پارسی و به ویژه شعر عرفانی، مشتمل بر دو ویژگی انسانی عشق به جمال و تأمل در ژرفای انسان و جهان است و این دو ویژگی، توجه ادبپژوهان و مترجمان جهان را به آثار شاعران عارف از جمله جلالالدین مولوی معطوف کرده است. فواید آشنایی پژوهشگران ایرانی با آنچه در زبانها و ملتهای دیگر در زمینه ترجمه و پژوهش ادبیات فارسی میگذرد، ...
بیشتر
ادب کهن پارسی و به ویژه شعر عرفانی، مشتمل بر دو ویژگی انسانی عشق به جمال و تأمل در ژرفای انسان و جهان است و این دو ویژگی، توجه ادبپژوهان و مترجمان جهان را به آثار شاعران عارف از جمله جلالالدین مولوی معطوف کرده است. فواید آشنایی پژوهشگران ایرانی با آنچه در زبانها و ملتهای دیگر در زمینه ترجمه و پژوهش ادبیات فارسی میگذرد، روشن است؛ چه این آگاهی به ما امکان میدهد که زبان و فرهنگ خود را از منظر دیگران ببینیم و بر کمال و نقص آن واقفتر آییم.
نوشتار حاضر، پژوهشی توصیفی با هدف شناسایی نسبتاً کامل آثار و تألیفات مولویپژوهان در جهان عرب است که به شیوهای نظاممند به بررسی ترجمهها، تألیفها و پژوهشهای منتشر شده در قالب کتاب و مقاله ـ با توجه به سیر زمانی و نوع آثار ـ میپردازد تا نشان دهد که این کوششها از آغاز تاکنون چه مراحلی را پشت سر نهاده، به چه جنبه هایی از شخصیت و آثار مولوی بیشتر توجه کرده و با چه محدودیتهایی روبرو بوده است.
نتایج پژوهش، بیانگر شیفتگی دیرین عربیزبانان به آثار مولانا به ویژه داستانهای منظوم مثنوی و وسعت اهتمام آنان به این کتاب است. سیر کلی آثار مولویپژوهان عرب نیز از فزونی ترجمهها و پژوهشهای آنان در دو دهه اخیر حکایت میکند.