شناسنامه علمی شماره
مقاله پژوهشی
عاطفه ترابی؛ سید مهدی نوریان؛ غلامحسین شریفی ولدانی
چکیده
راهنمای درونی یکی از مهمترین ارکان عرفان است. سالک یا هر شخصی که در پی اصل خود است، مراتب یا مقامهایی را برای رسیدن به معرفت باید بپیماید. راهنما در این سیر و سلوک اهمیت ویژهای دارد و همة رخدادهای عارف بهگونهای با راهنمای درونی در ارتباط است. در عبهرالعاشقین لازمۀ دیدار با راهنمای درونی یا طباع تام، بازگشت به درون و پالایش دل ...
بیشتر
راهنمای درونی یکی از مهمترین ارکان عرفان است. سالک یا هر شخصی که در پی اصل خود است، مراتب یا مقامهایی را برای رسیدن به معرفت باید بپیماید. راهنما در این سیر و سلوک اهمیت ویژهای دارد و همة رخدادهای عارف بهگونهای با راهنمای درونی در ارتباط است. در عبهرالعاشقین لازمۀ دیدار با راهنمای درونی یا طباع تام، بازگشت به درون و پالایش دل است و عشق در همة مراحل سلوک تا لحظۀ دیدار روحانی، راهنمای سالک است.
هدف از بررسی راهنمای درونی، یافتن تأثیراتی است که عرفان در این زمینه از فلسفه و حکمت اشراق پذیرفته است؛ زیرا تأثیر اندیشههای گوناگون بر دیدگاه عارفان پایة جستجو و رویارویی با من ملکوتی است. درحقیقت سالک در ملکوت یا عالم مثال با طباع تام یا خویشتن ازلی خود، همانند راهنمای درونی روبهرو میشود. طباع تام ویژگی معرفتبخشی دارد که در شیخ یا پیر نیز مشاهده میشود. در این پژوهش طباع تام یا راهنمای درونی در عبهرالعاشقین باتکیهبر مباحثی مانند تجربۀ عرفانی و خودشناسی بررسی میشود و سپس جزئیات این راهنمای درونی ـ که همان طباع تام است ـ تبیین خواهد شد.
مقاله پژوهشی
علی اصغر خلیلی؛ حسین حسن پور آلاشتی؛ رضا ستّاری؛ سیاوش حق جو
چکیده
روزبهان بقلی شیرازی یکی از مشهورترین عارفانی است که آثار گوناگونی از او در زمینههای عرفان و حدیث و تفسیر و فقه، به زبانهای فارسی و عربی بر جای مانده است. شرح شطحیات یکی از مهمترین آثار فارسی اوست. این اثر افزونبر اهمیتش در شطح و دفاع از کلام شورانگیز عارفان، ازنظر نثر شاعرانه و زبان تصویری و خیالانگیز نیز درخور توجه است. این ...
بیشتر
روزبهان بقلی شیرازی یکی از مشهورترین عارفانی است که آثار گوناگونی از او در زمینههای عرفان و حدیث و تفسیر و فقه، به زبانهای فارسی و عربی بر جای مانده است. شرح شطحیات یکی از مهمترین آثار فارسی اوست. این اثر افزونبر اهمیتش در شطح و دفاع از کلام شورانگیز عارفان، ازنظر نثر شاعرانه و زبان تصویری و خیالانگیز نیز درخور توجه است. این پژوهش با بررسی شگردهای تصویرساز روزبهان در شرح شطحیات، نمونههایی از آن را برای مخاطبان بیان میکند. التباس و رؤیت و مصدرهای جعلی، استعارههای محوری روزبهان را در این کتاب تشکیل میدهند که گویا در نظریة جمالپرستی او ریشه دارند. ضعف زبان روزمره و ناتوانی آن در بیان تجربههای ناب روحی، کلام او را از تخیل و استعاره و رمز و دیگر عناصر خیالانگیز سرشار میکند. یافتههای این پژوهش در شرح شطحیات بیانگر آن است که تشبیه و استعاره، بهویژه بهطور فشرده، شمار بیشتری نسبتبه عناصر دیگر خیال دارد. همچنین شگردهای دیگر تصویرسازی مانند تشخیص، بیان نقیضی، تکرار، رمزگرایی، مصدرهای جعلی و انتزاعی به آشناییزدایی نثر کتاب انجامیده و باعث یکتایی و برجستگی این اثر در بین نثرهای دیگر عرفانی شده است. خاستگاه عنصرهای تصویرساز شرح شطحیات از حوزة طبیعت است. شمار بسیار استعارههای تجریدی این اثر، بیانگر تصوف پارسی روزبهان در برابر تصوف تمثیلی خراسان است.
مقاله پژوهشی
مریم آیاد
چکیده
هدف در این پژوهش، نشاندادن جریانی است که در آن مفهوم حبّ الهی تبیین میشود. این بررسی همراه با تأویل عارفان از قرآن کریم و تحلیل نوشتههای متون تفسیری و غیرتفسیری عرفانی دربارة آیۀ پنجاه و چهار سورۀ مائده (معروف به آیۀ ارتداد) است. آثار بررسیشده در این مقاله از ابتدا تا قرن چهاردهم هجری، بهترتیب تاریخ نگارش است. نویسندگان عارف، ...
بیشتر
هدف در این پژوهش، نشاندادن جریانی است که در آن مفهوم حبّ الهی تبیین میشود. این بررسی همراه با تأویل عارفان از قرآن کریم و تحلیل نوشتههای متون تفسیری و غیرتفسیری عرفانی دربارة آیۀ پنجاه و چهار سورۀ مائده (معروف به آیۀ ارتداد) است. آثار بررسیشده در این مقاله از ابتدا تا قرن چهاردهم هجری، بهترتیب تاریخ نگارش است. نویسندگان عارف، باتوجهبه «یحبّهم و یحبّونه»، آیۀ ارتداد را مجوز حبّ الهی دانستهاند. صوفیان از قرن سوم در آثار غیرتفسیری کوشیدند درستی اعتقاد به حبّ الهی را ثابت کنند. آنان از قرن ششم به بعد دیدگاههای گذشتگان را تکرار و تبیین میکنند. از قرن هشتم باتوجهبه روشنشدن مسئلۀ حبّ الهی، توجه به تأویل برای آیۀ ارتداد در این آثار کم میشود. شیوۀ نگارش در آثار تفسیری صوفیه همراه با پروا و دوراندیشی بیشتری است و به همین سبب مراحل بالا در این آثار به کندی رخ میدهد. تفسیرهای عرفانی تا قرن پنجم هجری، دربارة آیۀ ارتداد سکوت کردند. این آثار تا قرن نهم کوشیدند روابودن حبّ حق را اثبات کنند و پس از آن تأویلهای پیشینیان را با زبان تازه تکرار کردند.
مقاله پژوهشی
علیرضا خواجه گیر؛ عبداله میرزاوند
چکیده
فتوت یا جوانمردی عنوان یک مکتب دینی است که در طول تاریخ، ارتباط نزدیکی با مکتب تصوف برقرار کرد. این دو مکتب بر یکدیگر تأثیر متقابل گذاشتند. از اصول مهم تصوف و فتوت، در زمینة هدایت مریدان، انتخاب پیر و اطاعت و فرمانبرداری از او در طریقت است. پیر فردی نیکسرشت و آزاد از تعلقات است که با پیمودن راه معرفت و رستگاری، راهنمای سالکان در مسیر ...
بیشتر
فتوت یا جوانمردی عنوان یک مکتب دینی است که در طول تاریخ، ارتباط نزدیکی با مکتب تصوف برقرار کرد. این دو مکتب بر یکدیگر تأثیر متقابل گذاشتند. از اصول مهم تصوف و فتوت، در زمینة هدایت مریدان، انتخاب پیر و اطاعت و فرمانبرداری از او در طریقت است. پیر فردی نیکسرشت و آزاد از تعلقات است که با پیمودن راه معرفت و رستگاری، راهنمای سالکان در مسیر دشوار سلوک میشود. پیر با حمایت خود از مرید، مرتبة او را در نزد پروردگار بالا میبرد. او با همت خود، مرید را از سستیورزیدن در مسیر سلوک بازمیدارد؛ همچنین او را از هواهای نفسانی و دامهای شیطان نجات میدهد و تا زمانیکه مرید را به رستگاری نرساند از رسالت خود بازنمیایستد. این مقاله میکوشد تأثیر متقابل این مسئله را در دو مکتب تصوف و فتوت بررسی کند؛ همچنین برای پژوهشگران آینده که در این زمینه پژوهش خواهند کرد، مسیری را هموار کند. این مقاله افزونبر واکاوی جایگاه پیر در مکتب تصوف و فتوت، تأثیر این دو مکتب را بر یکدیگر باتوجهبه سه وجه مشترک آنها در زمینة پیر بررسی میکند؛ این سه وجه عبارت است از: نقش و تأثیر پیران در تربیت مریدان، شرایط پیران واقعی، طبقهبندی پیران.
مقاله پژوهشی
تقی اجیه؛ نفیسه آقاخانی
چکیده
الفاظ و معانی بلند قرآن کریم، سرشار از اصطلاحات و رمزهایی است که بیشتر، شالوده و بنیان عرفان اسلامی را تشکیل میدهد. آیة رؤیت یا آیة تجلی (اعراف: 143) یکی از پرکاربردترین آیات قرآن کریم در تبیین مبانی عرفانی است. شرح معراج موسی(ع) و قرارگرفتن در خطاب «لنترانی»، در متون عرفانی منظوم و منثور فارسی بازتاب بسیاری داشته است. عارفان ...
بیشتر
الفاظ و معانی بلند قرآن کریم، سرشار از اصطلاحات و رمزهایی است که بیشتر، شالوده و بنیان عرفان اسلامی را تشکیل میدهد. آیة رؤیت یا آیة تجلی (اعراف: 143) یکی از پرکاربردترین آیات قرآن کریم در تبیین مبانی عرفانی است. شرح معراج موسی(ع) و قرارگرفتن در خطاب «لنترانی»، در متون عرفانی منظوم و منثور فارسی بازتاب بسیاری داشته است. عارفان به تفسیر و تحلیل اندک و سادة مفسران از این آیه بسنده نکردهاند. آنان همواره کوشیدهاند تا با توسل به داستان موسی(ع)،برداشتهای نو و ژرفی از آیه ارائه دهند و افزونبر بیان آموزههای عرفانی از احوال سالک در مسیر سلوک نیز یاد کنند. هدف این مقاله مقایسه و تبیین جنبههای تمایز و تشابه آرای مفسران و عارفان دربارة این آیه و بررسی و تحلیل بهرهگیری عارفان از محتوای آن است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل تطبیقی متون انجام میشود. آنچه با مطالعه و کنکاش در این آثار به دست میآید، بیانگر استشهادهای پیاپی این دو گروه به آیة تجلی در پنج بحث اصلی است: تقاضای رؤیت، شهود پروردگار، پاسخ لنترانی خداوند، تجلی بر کوه طور، بیهوشی موسی(ع). عارفان با استفاده از زبان رمزی و اشاری خود از آنها به محبت، شوق، مشاهده، غیرت، تجلی و فنای سالک یاد کردهاند و این مباحث را شرح و تبیین میکنند.
مقاله پژوهشی
علی محمدی؛ مجتبی صوفی
چکیده
درک ذات خداوند و دریافت کیفیت صفات او، از مسائل پیچیدهای است که انسان باشعور و آگاه در همة دورانها به آن اندیشیده و در جستجوی فهم آن برآمده است. این نکته در قرنهای بسیار، هستة اصلی بحثهای عارفان، فیلسوفان و متکلمان شرقی و غربی بوده است. آنان در آثار خود کوشیدهاند تا از این راز سربهمهر پرده برگیرند که خدا چگونه وجودی ...
بیشتر
درک ذات خداوند و دریافت کیفیت صفات او، از مسائل پیچیدهای است که انسان باشعور و آگاه در همة دورانها به آن اندیشیده و در جستجوی فهم آن برآمده است. این نکته در قرنهای بسیار، هستة اصلی بحثهای عارفان، فیلسوفان و متکلمان شرقی و غربی بوده است. آنان در آثار خود کوشیدهاند تا از این راز سربهمهر پرده برگیرند که خدا چگونه وجودی است و از چه راهی با او ارتباط عمیقی میتوان برقرار کرد. در میان عارفان شرقی، مولانا جلالالدین بلخی از بزرگترین کسانی است که در آثار خود خداوند را توصیف کرده است. او در آثار خود با استفاده از آموزههای قرآنی، دربارة خداوند و کیفیت ذات و صفات او، بسیار سخن گفته است. بخش درخور توجهی از اندیشههای او در غزلها و در مثنوی، بهگونة مستقیم و در قالب شخصیتهای دیگر، دربارة تحلیل و توصیف خداوند است؛ درواقع خداوند هستة اصلی در اندیشههای کلیدی مولاناست. رودلف اُتو نیز از دینپژوهان غربی و یکی از بزرگترین پدیدارشناسان دین و پیشگامان روانشناسی دین است که در کتاب پرآوازة خود، مفهوم امر قدسی، با نگاهی پدیدارشناسانه به تفسیر «تجربة دینی» میپردازد و جنبههایی از «پدیدههای شهودی» و «تجربههای دینی» را با نامهای ویژهای مانند «نومینوس» یا «امر مینوی» برجسته میکند. اندیشههای رودلف اُتو، بهویژه دربارة امر قدسی، به برخی از اندیشههای مولانا دربارة شهود بسیار نزدیک است.