نویسنده
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The present article is an effort to complete and edit some ambiguous parts of Naser Khosrou’s Divan. Such pious and incomplete verses of Naser Khosrou’s Divan are recorded in the published Divan of Mojtaba Minovi and Dr.Mahdi Mohaghegh.
The correction and completion is based on a newly found copy of this Divan. It should be added that one of the copies used by editors for correcting Naser Khosrou’s Divan is the published copy in the years 712 till 714 (H.G) kept in the India office (India Divan ) in London. Because some pages of this Divan are incomplete; that is, some verse are blurry and unreadable, a copy was written in the years 1041 until 1039 (H.G) by Sadroddin Mohammad M’emar Esfahani which was based on the previous copy. This Divan wasn’t used by editors of Naser Khosrou’s Divan. Therefore, the verses that were unreadable in the previous copy are now very clear in the present copy.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
منقّحترین دیوان ناصر خسرو که تاکنون به چاپ رسیده است، تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقّق است. پیش از این، آن چه به تصحیح سید نصرالله تقوی با مقدمه و تعلیقات علی اکبر دهخدا، سید حسن تقی زاده و مجتبی مینوی چاپ شده بود، بهترین چاپ دیوان این شاعر به شمار میآمد. مینوی و محقّق کار خود را بر اساس قدیمترین نسخة خطی مکتوب به سال 736 متعلّق به کتابخانة چلبی عبدالله ترکیه و مطابقت با نسخة مجلس شورای ملّی و نیز نسخة خطی منتخبات دواوین ستّه انجام دادهاند و نسخة اخیر (منتخبات دواوین سته) بین سالهای 712 تا 714 هجری در روزگار سلطنت خدابنده اولجایتو به دست کاتبی موسوم به عبدالمؤمن علوی کاشی به خط نسخ خوش متمایل به ثلث، استنساخ شده و مشتمل است بر اشعاری منتخب از شش شاعر؛ از جمله امیر معزّی، اثیرالدین اخسیکتی، ادیب صابر، نظامالدین محمود قمر اصفهانی، شمس طبسی و ناصر خسرو و حاوی مجموعهای از قصاید و قطعات ناصر خسرو است که در اوراق 97 تا 112 این نسخه آمده و با علامت اختصاری « س » در دیوان چاپی مینوی و محقق، مشخص شده است. اصل این نسخه، در کتابخانة ایندیا آفیس ( دیوان هند ) لندن به شمارة 213 محفوظ است. محمّد قزوینی در سال 1310 ش. از این نسخه عکسی برداشته و مقدمهای بر آن نوشته است و اکنون در کتابخانة ملی ایران نگهداری می شود. این نسخه 112 ورق (224 صفحه) است با قطع بزرگ، هر صفحه آن شامل 40 سطر شش ستونی است. از آنجا که اصل نسخه در اختیار مصحّحان نبوده و بسیاری از ابیات و مصراعها هم در نسخة عکسی به واسطة محو و سیاه شدن و پارگی اوراق در صحافی، خوانده نشده است؛ مصحّحان ناچار با همان افتادگی، ابیات را در دیوان ثبت کردهاند و در حواشی تعدادی از قصاید ( از جمله قصاید 8، 47، 95، 100، 118، 276 و قصیدة 2 ملحق) به افتادگی مصراعها و ابیات و پارگی اوراق، همچنین سیاه شدگی، از بین رفتن و یا تراشیدگی و ناخوانا بودن آن اشاره کردهاند و این افتادگیها و ناخوانیها و یا بدخوانیها در چند قصیده که فقط در نسخة « س » ( دواوین سته ) آمده است، فراوان است و مصراعهای بسیاری از این ابیات به صورت ناتمام ( و نقطه چین ) در دیوان چاپی ثبت شده است.
نگارندة این سطور علاوه بر در اختیار داشتن عکسی از نسخة مشهور به دواوین سته، عکسی نیز از مجموعة منتخبات دواوین هشت شاعر ( اثیر اخسیکتی، ناصر خسرو، قاضی دعوی دار قمی، ادیب صابر، شمس طبسی، امیر معزّی، قمر اصفهانی و فرید احول ) در دسترس دارد که بین سالهای 1039 تا 1041 به دست صدرالدین محمّد بن جعفر علی بن محمّد معمار اصفهانی در 605 برگ نگاشته شده است. بین این نسخه ( که در این مقاله با عنوان نسخة 1039 معرفی میگردد ) و نسخة دواوین ستّه که در دسترس مصحّحان دیوان ناصر خسرو بوده، شباهت زیادی هست و از لحاظ مقدمه، نظم، تعداد، نحوه، ترتیب، توالی و شیوة کتابت اشعار کاملاً با نسخة مذکور قابل تطبیق است و ظاهراً از روی همان نسخه استنساخ شده است و از این رو این نسخه، در خواندن آن دسته از بیتهایی که در نسخة عکسی دواوین سته، محذوف، ساقط و یا مخدوش بوده، بسیار سودمند است.
در این مقاله سعی شده برخی از ابیات ناتمام و ناخوانای قصاید دیوان ناصر خسرو که در این نسخه به صورت کامل آمده است، با نسخة عکسی دواوین ستّه مطابقت و کاستیهای آن برطرف شود. 1
بحث و بررسی
1- در صفحه هفت پیشگفتار دیوان چاپی، مصحّحان در معرفی نسخة دواوین ستّه، تعداد قصاید موجود در این نسخه را 78 قصیده و قطعه دانستهاند که با بررسی دقیق روشن شد که اشعار موجود در این نسخه 83 قصیده و قطعه است.
2- قصاید 183 و 212 دیوان در نسخة دواوین سته ( س ) به ترتیب در اوراق 103 و 111 آمده است، لیکن در تصحیح دیوان، این دو قصیدة بکلی از قلم افتاده و هنگام مقابله و مطابقت با نسخ دیگر که در دسترس مصحّحان بوده، از آن استفاده نشده است؛ از جمله ابیاتی که در قصیدة 212 دیوان از نظر مصحّحان نامفهوم و مایة تردید بوده و این شک و تردید را با گذاشتن علامت (؟) در کنار آن مشخص کردهاند و در نسخة موصوف ( دواوین ستّه ) به صورت صحیح ضبط شده، دو بیت زیر است:
تن پاک فرزند آزادگانم |
|
نگفتم که شاپور بن اردشیرم |
در نسخة « س » و نیز نسخة 1039 هجری، چنین می خوانیم:
به تن پاک فرزند آزادگانم |
|
نگویم که شاپور بن اردشیرم |
چنانکه گفته شد، ظاهراً قصیدة مزبور در تصحیح دیوان ( با وجود خوانا بودن نسخه ) مورد استفاده واقع نشده است. گفتنی است مصحّحان در فهرست تبیین معانی ابیات مورد تردید، در حاشیة بیت مذکور نوشتهاند: « شاید من آن پاک یا به تن پاک » بوده است. ( ص 747 ) در ادامة قصیده ( بیت بیست و هفتم ) آمده است:
چگونه به پیش من آید ضعیفی |
|
که از ننگ او ننگ دارد خمیرم |
بیت مزبور نیز از ابیات مورد تردید مصحّحان بوده است و کنار این بیت نیز علامت (؟) گذاشتهاند و در حاشیة بیت در بخش تبیین ابیات مورد تردید نوشتهاند: « شاید چاپی درست باشد: که از سنگ او ». گفتنی است در نسخة 1039 نیز ضبط بیت به صورت زیر است:
چگونه به پیش من آید ضعیفی |
|
که از سنگ او ننگ آرد خمیرم |
3- در حاشیه بیت سوم قصیدة هشت دیوان (561) نوشتهاند: « مصرع اول در "س" سیاه شده است و مصرع دوم: که دارندة... ». بیت کامل مورد نظر مصحّحان در نسخة 1039 چنین است:
همانا چنین نامدت اندر این ره |
|
که دارندة اسب رهوار و زینی |
4- در حاشیة قصیدة 95 ( بخش تفصیل نسخه بدلها ) نوشته اند: « در "س" این قصیده هست، ولی به واسطة پارگی اوراق و وصله کردن آن، بسیاری از ابیات ناقص شده، یا از میان رفته است». این قصیده در نسخة 1039 کاملاً خواناست و از جمله ابیاتی که در متن دیوان چاپی مورد تردید بوده و با علامت سؤال مشخص شده، و در این نسخه به صورت صحیح ضبط شده است، بیت زیر است:
آنجا که سخندان بگشاید درِ منطق |
|
از مرد سخن هرگز گویند نعالش |
مصحّحان در تبیین ابیات مورد تردید ( ص 739 ) در مفهوم این بیت نوشتهاند: « شاید معنی این باشد که وقتی او سخن را آغاز کند، کسی از کفشهای او سخن نمیگوید؛ یعنی به ظاهر او توجهی نمیشود». گفتنی است، صورت صحیح بیت مزبور مطابق نسخة 1039 و نیز نسخة « س » چنین است:
آنجا که سخن دان بگشاید درِ منطق |
|
از مرد سخن پیشه بدانند فعالش |
همچنین بیت زیر در ادامة قصیدة مورد بحث در متن دیوان چاپی چنین است:
نور ازلی را چو دلش راست بپذرفـت |
|
الله زمین شد که ندیدند مثالش |
این بیت نیز از ابیاتی است که در متن دیوان در کنار آن علامت سؤال گذاشته شده، مصحّحان در قسمت تبیین ابیات مورد بحث نوشتهاند: « شاید مقصود این است که مقام الوهیّت در زمین پیدا کرد؛ یعنی خلیفه خدا در روی زمین شد ». ظاهراً اشکال در این بوده است که مصحّحان « آنی به زمین شد که ندیدند مثالش » را که در نسخة « س » و نیز در نسخة 1039 به صورت « آنیبه » سرهم نوشته شده، «آیینه » خوانده و به دلیل نداشتن معنی درست، ترکیب بی ارتباط « الله زمین » را از نسخ دیگر برگزیده و در متن بردهاند، در حالی که مطابق نسخ موصوف، صورت صحیح بیت چنین است:
نور ازلی را چو دلش راست بپذرفـت |
|
آنی به زمین شد که ندیدند مثالش |
5- در حاشیة بیت سوم قصیدة 276 ( ص 726 ) مرقوم نمودهاند: « بعد از این بیت در "س" چند بیتی دیگر هست. آنچه از آنها قابل خواندن است، ذیلاً نقل می شود ». آنگاه 16 بیت با افتادگیهای فراوان ضبط کردهاند که چند بیت از آن نقل می شود:
......................... دو جهاننـد یقین دان |
|
کاندر دو جهان زین دو بتر نیست بلایی |
صورت صحیح ابیات مذکور، مطابق نسخه 1039 چنین است:
این حشمت و نعمت دو حجابند یقین دان |
|
کاندر دو جهان زین دو بتر نیست بلایـی |
یک بیت در نسخة نگارنده وجود دارد که مصحّحان در حاشیه نوشتهاند، آن بیت محو شده و بیت چنین است:
هستی تو را نیستی آید به حقیقت |
|
آثــار بقــایی است در آثار فنـایی |
و در ابیات پایانی قصیده آمده است:
آن بنـده که او خلق..........در آخر |
|
نزدیک حق او را نبود هیچ بهایی |
صورت صحیح آن مطابق نسخة موجود چنین است:
آن بنده که او خلق پرستد نبود حرّ |
|
نزدیک حق او را نبود هیچ بهایی |
6- در حاشیه بیت هشتم قصیدة 156( در تفصیل نسخه بدلها ) مرقوم نمودهاند: « مصرع اول با نسخ دیگر متفاوت است، ولی فقط « اول است و آخر » خوانده می شود و باقی کاملاً خوانده نمی شود » (ص 665 ). و بیت مورد نظر مصحّحان مطابق نسخة 1039 چنین است:
روز تو را که چون او هم اول است و آخر |
|
هر چند دیرمانی میرنده همچو مایی |
7- قصیدة پنجم بخش ملحقات ( ص 545 ) که فقط در نسخة « س » بوده و بسیاری از ابیات آن در دیوان با افتادگی ثبت است، در نسخة 1039 به صورت کامل آمده است؛ از جمله آن ابیات، بیت سوّم قصیده است، به صورت زیر:
........................................................ |
|
نه من سوی وطن تو نه تو سوی وطنم |
صورت صحیح و کامل این بیت مطابق نسخة 1039 چنین است:
چگونه ببینیام اینجـا که نایم و نایی |
|
نه من سوی وطن تو، نه تو سوی وطنم |
بیت پنجم:
درخت سبز که در پای عاقـل افــروزد |
|
منم ولیک مبر ظـن که سبز سـرو بنــم |
بیت از ابیات مبهم دیوان بوده که مصحّحان در کنار آن علامت سؤال گذاشته و در قسمت تبیین معانی ابیات مورد تردید نوشتهاند ( ص 750 ): « شاید افروزد به معنی افرازد باشد ». بیت یاد شده نیز در نسخة 1039 چنین است:
درخت سبز کـزو روی عاقل افــروزد |
|
منم ولیک مبر ظن که سبز سرو بنــم |
بیت ششم:
به نار و نور ] من [ اندر ره خدای برو |
|
که من به نار و به نور خدای.............نم |
مصرع دوم در نسخة 1039 چنین است: « که من به نار و به نور خدای نارونم ».
بیت نهم:
............................................................. |
|
شاپور و سیـــف ذوالیزنـــم |
بیت به همین صورت با وا افتادگی در متن دیوان چاپی ثبت شده است؛ امّا در نسخة 1039 چنین آمده است:
از آن سپس که به جمع اندرون همی افتم |
|
که من نبیرة شاپور و سیف ذوالیزنــم |
بیت دوازدهم:
................................................. |
|
به شب همی نبرد تا گه سحر وسنم |
بیت مزبور نیز به همین صورت در دیوان چاپی آمده و صورت کامل آن در نسخه 1039 چنین است:
از این قبل که تو از جهل خویش درویشی |
|
به شب همی نبــرد تا گه سحر وسنــم |
بیت پانزدهم:
........................................................ |
|
به سوی خلق بگیرش که من سر رسنـم |
صورت صحیح و کامل بیت چنین است:
خدای عرش فروهشت از آسمان رسنــی |
|
به سوی خلق، بگیرش که من سر رسنم |
بیت هیجدهم:
] روا [ ن من چمن علم دین شدهست چه باک |
|
اگر تهی است ز من در قبادیـــــان چمنم |
کلمه داخل قلاب در نسخة اساس مصحّحان قابل قرائت نبوده و مصحّحان آن را با تصحیح قیاسی در قلاب گذاشته اند. در نسخة 1039 می خوانیم:
چو جان من چمن علم دین شده است چه باک |
|
اگر تهی است ز من در قبادیــــان چمنم |
از جمله قصاید ناتمام و مبهم در دیوان ناصرخسرو، قصیدة دوم ملحق با ردیف « ای ناصبی » است که از بهترین و زیباترین قصاید ناصر خسرو است؛ لیکن به علت نقص و افتادگیهای فراوان در ملحقات دیوان آمده است و مصحّحان در قسمت تفصیل نسخه بدلها در مورد این قصیده نوشتهاند: « عده ای از مصراعهای اول و عده ای از ابیات در "س" در صحافی از میان رفته است » و با مطابقت نسخة دواوین ستّه با نسخة 1039، کاستیها و ابهامات این قصیده برطرف می گردد.
بیت اول قصیده:
آمد و پیغام حجت گوش دار ای نــاصبی |
|
پاسخش ده گر توانی، سر مخار، ای ناصبی |
نیم مصرع اول در نسخة سید نصرالله تقوی به صورت: « آمده پیغام » ثبت گردیده و در نسخة دواوین ستّه به علت سیاه شدگی واضح نیست؛ اما در نسخة 1039 « آمدت پیغام » و همچنین در مصرع دوم به جای « پاسخش ده »، « پاسخم ده » ثبت شده است.
بیت هشتم قصیده:
...................................................... |
|
مصطفی بر گردن و اندر کنار ای ناصبی |
مصرع اول بیت یاد شده به همین صورت با افتادگی در متن دیوان ثبت شده است و در نسخة چاپی سید نصرالله تقوی هم موجود نیست؛ اما در نسخة 1039 چنین است:
رد بکردی آن امامان را که پروردستشان |
|
مصطفی بر گردن و اندر کنار ای نـاصبی
|
بیت چهاردهم:
............................................................. |
|
همچو او هر یک رسول کردگار ای ناصبی |
این بیت نیز با افتادگی مصرع اول در دیوان چاپی مینوی و محقق ثبت گردیده و مصحّحان در حاشیه نوشتهاند که بیت در چ ( نسخة چاپی سید نصرالله تقوی ) نیست. اما در نسخة 1039 چنین آمده است:
یار او عیسی و موسی بود و ابراهیم بود |
|
همچو او هر یک رسول کردگار ای ناصبی |
بیت هفدهم و هیجدهم:
ور حدیث غار گویی نیست این فضل و نه فخر |
|
حجت آور پیش من، چربک میار ای نـاصبی |
مصرع سوم ابیات یاد شده نیز به همین صورت ناقص در دیوان چاپی آمده و مصحّحان در تفسیر نسخه بدلها نوشتهاند: « مصرع اول بیت هفدهم از چ ( چاپی ) گرفته شده و بیت هیجدهم در "س" ناقص شده است ». در نسخة 1039 دو بیت یاد شده چنین است:
گر حدیث غار گویی نیست فخری این نه فضل |
|
حجت آور پیش من، چربک میار ای ناصبی |
بیت نوزدهم:
زی تو گر یــاران چهارند، از ره دین سوی من |
|
نیست جز حیدر امامی نه سه یار ای نــاصبی |
مصحّحان در حاشیه این بیت مرقوم نمودهاند: « آخر مصرع دوم هم ناقص شده و از چ ( چاپی ) تکمیل شد ».
این بیت در نسخة 1039 چنین است:
زی تو گر یار چهارند، از ره دین سوی من |
|
نیست جز حیدر امام آن سه چهار ای ناصبی |
بیت سی ام:
عمرو بن معدی کرب را.......... روز حــرب |
|
پیش پیغمبـــر گــریز از کــارزار ای ناصبی |
مصحّحان در حاشیه بیت مزبور نوشته اند: « در "چ" نیست، در "س" هم کامل خوانده نمی شود، شاید: داد حیدر روز ». در نسخة 1039 چنین میخوانیم:
عمرو بن معدی کرب را بسته گردن، روز حرب |
|
پیش پیغمبر که بــرد از کارزار ای نـاصبی |
در ادامه این قصیده، مصحّحان در حاشیة بیتهای 34 تا 36 در حاشیه نوشته اند: « ابیات 34 تا 36 و چند بیت دیگر در "س "خوانده نمی شود ». بر این اساس، ابیات 34 تا 36 را از نسخة چاپی ضبط کردهاند و بقیه نیز محذوف است. این چند بیت مطابق نسخة 1039 چنین است:
چون علی شیر خدا و پشت دیـــن حق بـود |
|
|
|
زانسپس دیگرچه باشد خرشکار(؟)ای ناصبی |
|
هرکه مرد است از جهان دل با علی دارد، مگـر |
|
|
|
تو که با مردان نیایی در شمـار ای ناصبـــی |
|
تا نگویی صورت علــمی و بی جسمی درست |
|
|
|
نیستی زی من مگـر نفس جهار ای ناصبــی |
|
از دل تاریک تو، چــون حجت من بشنــوی |
|
|
|
سوی مغرب بـر شود دود و شرار ای ناصبـی |
|
هیچ نتوانی کـه زی من بنگری زیــرا که مـن |
|
|
|
خارم اندر چشم کـورت، خار خار ای ناصبـی |
|
بیت سی و هفتم:
شاد چون گشتی براندندم به قهر از بهر دیــن |
|
از ضیـاع خویش و از دار و عقار ای ناصبــی |
بیت یاد شده در نسخة 1039 چنین است:
شاد گشتی چون براندندم ز بهر دیــن حـــق |
|
از ضیاع خویش و اسباب و عقــار ای ناصبی |
و پس از این بیت، بیتی دیگر از دیوان افتاده و آن چنین است:
وز غریبی مر مــرا با دوستـــی آل رســـول |
|
شکّــر و قندست روز و روزگار ای ناصبـــی |
بیت سی و هشتم:
تا قرار من به یمگان است می دانم که نیست |
|
جز به یمگان علم و حکمت را قرار ای ناصبی
|
که پس از این بیت، ابیات زیر از متن دیوان افتاده است و مصحّحان هم نوشتهاند: « در " س " دو بیت دیگر هست که خوانده نمی شود ». دو بیت مورد نظر مصحّحان در نسخه 1039 چنین است:
عندلیب دین منم محبوس از آنـــم در قفس |
|
تو ز جهــلی همچو گاو بی فسار ای ناصبــی |
بیت سی و نهم:
زان که در عالم علم گشته به نام آنکه اوست |
|
خازن علم خدای کامـگار ای ناصبـــی |
در نسخة 1039 به جای « گشته »، « گشتم » مضبوط است و پس از آن، دو بیت دیگر آمده شده که در نسخة چاپی افتاده است:
اوست اندر عالم سفلی و طــاعت دار اوست |
|
حاصل گردون گـــردان را مدار ای ناصبــی |
بیت چهلم:
آنکه تا او را ندانی می خوری و می چـــری |
|
تو به جای................... ار، ای ناصبـــی |
بیت مزبور به همین صورت در دیوان چاپی ثبت گردیده است، اما صورت صحیح بیت مطابق نسخة 1039 چنین است:
آنکه تا او را ندانی می خری و می خـــوری |
|
تو به جای پست و شکر، کوکنار ای ناصبــی |
پس از بیت یاد شده، دو بیت دیگر نیز در نسخة 1039 ثبت گردیده که مصحّحان هم به ناخوانا بودن آن اشاره کردهاند:
آنکه تـا او برنگیــرد در بر غـرقاب جهــل |
|
می نــدانی مار مـــاهی را ز مار ای ناصبــی |
بیت چهل و دوم:
چون ز مشکلهات پرسم عورتت پیدا شــود |
|
بی ازاری بـی ازاری بـــی ازار، ای ناصبــی |
بیت زیر نیز پس از بیت یاد شده در نسخه 1039 آمده است:
عهد من چون عنبرت خوشبو و با قیمت کند |
|
گر چه خواری همچو دوغ اندر تغار، ای ناصبی |
بیت چهل و سوم:
طبع خر داری تو، حکمت را کسی بر طبع تو |
|
بست نتواند به سیصد رش نوار، ای ناصبـی |
بیت مزبور با اندکی اختلاف در نسخة 1039 چنین است:
طبع خر داری و حکمت را کسی بر طبـع تــو |
|
بست نتواند به سیصد رش نوار،ای ناصبــی |
نتیجهگیری
بنابر آنچه گذشت میتوان گفت که دیوان ناصرخسرو، تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقّق، با همة دقّت، تأمل و ژرف نگری مصحّحان، برخی از ابیات آن به علت ناخوانا بودن نسخ در دسترس ایشان، همچنان مبهم و مشکوک باقی مانده است؛ اما ابهام بسیاری از آنها با مطابقت و مقایسه با نسخة مکتوب به سال 1039 هجری ( که بر اساس نسخة دواوین سته استنساخ شده ) برطرف می شود و به نظر میرسد که با تطبیق این نسخه با نسخة در دسترس مصحّحان بسیاری از ابهامات و کاستیهای ابیات دیگر دیوان برطرف شود.
پی نوشتها
1- پیش از بحث و بررسی و تصحیح یکی از قصاید ناتمام بخش ملحقات دیوان چاپی مینوی و محقق، لازم است، نگارندة این سطور اقرار کند که آنچه جسارت نوشتن این اوراق را برای وی فراهم ساخته، مطلبی است که مصحّح فرهیخته مهدی محقّق در پیشگفتار کتاب تحلیل اشعار ناصرخسرو مرقوم نمودهاند و آن اینکه: « از خوانندگان محترم خواستار است که اگر طی خواندن این کتاب و همچنین دیوان ناصرخسرو به مطالب و نکاتی تازه برخورد می کنند و یا به حل اشکال و اشتباهی دست می یابند، نگارنده را از آن آگاه سازند تا در تعلیقات و توضیحات دیوان به نام خود آنان چاپ شود » ( محقّق، 1374: شش ). بنابراین با اذعان به این که:
از محقّق تا مقلّد فرقهاست |
|
کاین چو داوودست و آن دیگر صَداست |
این مقاله را به محضر ایشان تقدیم میدارم.
2- آنچه گذشت بخشی از ابیات مبهم، ناخوانا و ناقص دیوان چاپی ناصرخسرو بود که با مطابقه با نسخة خطی مکتوب به سالهای 1041ـ1039 کاستیها و دشواریهای آن برطرف گردید. امید است در چاپهای آینده این دیوان، بتوان نکات اشاره شده در این مقاله را مورد توجه قرار داد.